راه نو 8 سال پیش لینک مطلب فرشته اگه فرشته بودم، فرشته ای می شدم که می رفت و با بچه های تنها بازی می کرد! شما؟ 0 لایک / 6 نظر / 5 بازدید هم سايه اگه فرشته بودم چشم می دواندم و هر بچه ای که گوشه ای می گریست را در آغو شم یگرفتم و می گفتم : چیزی نیست...چیزی نیست... ریحان فرشته ای که به آدم های تنها امید میده. لولی اگر فرشته بودم، هر روز صبح واسه هر آدم تنها، یه شاخه گلی که دوست داشت، سر راهش می ذاشتم. یواشکی! منتها چون ممکن نیست، حتما تا حالا دق کرده بودم از فرشتگی زیاد. پی نوشت: منظور کامنتی که برای من گذاشتی رو نگرفتم. ابوذر یکم به اش فکر کنید، ببینید چطور فرشته ای می شدید! آفتاب حتما ابلیس می شدم کیمیا من خیلی سعی کردم ولی نمیتونم چیزی تصور کنم با اینکه آدمی بینهایت رویاپردازم[خنثی] پرشین بلاگ Persianblog
هم سايه اگه فرشته بودم چشم می دواندم و هر بچه ای که گوشه ای می گریست را در آغو شم یگرفتم و می گفتم : چیزی نیست...چیزی نیست...
لولی اگر فرشته بودم، هر روز صبح واسه هر آدم تنها، یه شاخه گلی که دوست داشت، سر راهش می ذاشتم. یواشکی! منتها چون ممکن نیست، حتما تا حالا دق کرده بودم از فرشتگی زیاد. پی نوشت: منظور کامنتی که برای من گذاشتی رو نگرفتم.
اگه فرشته بودم چشم می دواندم و هر بچه ای که گوشه ای می گریست را در آغو شم یگرفتم و می گفتم : چیزی نیست...چیزی نیست...
فرشته ای که به آدم های تنها امید میده.
اگر فرشته بودم، هر روز صبح واسه هر آدم تنها، یه شاخه گلی که دوست داشت، سر راهش می ذاشتم. یواشکی! منتها چون ممکن نیست، حتما تا حالا دق کرده بودم از فرشتگی زیاد. پی نوشت: منظور کامنتی که برای من گذاشتی رو نگرفتم.
یکم به اش فکر کنید، ببینید چطور فرشته ای می شدید!
حتما ابلیس می شدم
من خیلی سعی کردم ولی نمیتونم چیزی تصور کنم با اینکه آدمی بینهایت رویاپردازم[خنثی]